دیکشنری
داستان آبیدیک
natire country
næta͡iəɹ kʌntɹi
فارسی
1
عمومی
::
میهن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NATIONAL UNITY GOVERNMENT
NATIONAL VENTURE CAPITAL ASSOCIATION
NATIONAL VOCATIONAL QUALIFCATION
NATIONAL WEATHER SERVICE
NATIONALISM
NATIONALIST
NATIONALISTIC
NATIONALITY
NATIONALIZATION
NATIONALIZE
NATIONALLY
NATIONALLY CERTIFED COUNSELOR
NATIONALLY DESIGNATED PROTECTED AREAS
NATIONALS
NATIONWIDE
NATIRE COUNTRY
NATIVE
NATIVE CODE
NATIVE IRON
NATIVE LANGUAGE
NATIVE PEPTIDES
NATIVE SPEAKER
NATIVE STARCH
NATIVE TOKEN
NATIVE XML DATABASE
NATIVELY
NATIVISM
NATIVITY
NATRON
NATTILY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید